درباره ما
نام من سرباز کوی عترت است ، دوره آموزشی ام هیئت است . پــادگــانم چــادری شــد وصــله دار ، سر درش عکس علی با ذوالفقار . ارتش حیــدر محــل خدمتم ، بهر جانبازی پی هر فرصتم . نقش سردوشی من یا فاطمه است ، قمقمه ام پر ز آب علقمه است . رنــگ پیراهــن نه رنــگ خاکــی است ، زینب آن را دوخته پس مشکی است . اسـم رمز حمله ام یاس علــی ، افسر مافوقم عباس علی (ع) شماره همراه:09363818206 پیوندهای روزانه
دیگر امکانات
|
انسان موحدی که به حکم وقوف در عرفات و مشعر، به مقام معرفت الله و خداشناسی کامل رسیده و تمام تمایلات نفسانی و دنیایی در نظرش خاک و سنگ آمده و در دریای محبت پروردگار مستغرق شده است، طبیعی است که از گذشتن از هر چیزی که بر سر راه او قرار گرفته و مانع از نیل به معبودش گردد، دریغ و مضایقه نخواهد کرد. اگرچه آن مانع فرزند عزیزش و پیوند قلبی باشد، یا جان خودش و خواهش های درونیش. منتهی حضرت معبود محبوب، از باب ارفاق، به قربانی کردن یک حیوان از دارایی های انسان راضی شده و همان را به عنوان مظهر جانبازی و فداکاری در راه خود پذیرفته است. اما با این شرط که به راستی با کشتن این حیوان، تمام شهوات افراطی و تمایلات پست از قبیل حرص، بخل و طمع، حب ریاست و شهرت، دو بهم زنی و بدبینی و سایر رذایل نفسانی و خو های شیطانی، همه را زیر پا نهاده و ذبح نماید و با تصمیمی قاطع و عزمی راسخ بگوید: "به نام خدا، روی خود را بسوی خداوندی می گردانم که آسمانها و زمین را پدید آورده است" 1 و هنگام این عمل به یاد این آیه شریفه قرآن افتاده و از نظر بگذراند که خداوند می فرماید: "هرگز گوشت و خون قربانی ها به خدا نمی رسد. بلکه آنچه به خدا می رسد تقوای شماست." 2 یعنی دلهای با تقوی و غرق در محبت خداوند که با کشتن قربانی، گوشه ای از صفا و رمز عبودیت خود را نشان می دهند، به مقام قرب نایل شده و مشمول عنایات خدا می شوند. آری خدا طالب تقوای شماست، تقوی هم یعنی کشتن هوای نفس و ریختن افکار شیطانی از دامن دل. "و آن کس که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوی باز دارد، قطعاً بهشت جایگاه اوست." 3 بهشت که همان مقام قرب خدا و جایگاه اهل تقوی است نصیب کسی می شود که از پروای خدا ترک هوا کند. آن حیوان مهیب و درنده خوی که در داخل وجود انسان مسکن گزیده و هر دم از جا می جنید و برای اشباع شهوات حیوانی خود دهان به هر سو می افکند و از هیچ گناه و جنایتی در راه رسیدن به اهداف خود فرو نمی گذارد، باید بر زمین خوابانده شود و کارد به گلویش کشیده شود. این حیوان خطرناک است که سر راه آدمی خوابیده و نمی گذارد انسان به خدا نزدیک شود و نایل به سعادت شود. کشتن و از بین بردن آن، قربانی حقیقی انسان و وسیله تقرب انسان در پیشگاه خداست. نه فقط کشتن گوسفند و ریختن خون آن حیوان بی زبان. هنگامی که انسان توانست در سایه تربیت دینی و کسب معارف الهی، آن صفات زشت و اخلاق ناپسند شیطانی را که همچون حجابی ضخیم و سدی عظیم، بین او و خدا قرار گرفته و راه سعادت را بر او بسته است، از سر راه خود بردارد و تیرگی های رذایل اخلاقی را از آیینه قلب بزداید، در این هنگام است که راه به سوی خدا باز می شود و قلب صاف و پاک آدمی برای توجه به خدا آماده می شود که بگوید: "به نام خدا، روی خود را بسوی خداوندی می گردانم که آسمانها و زمین را پدید آورده است." "برگرفته از کتاب حج برنامه تکامل، تألیف آیت الله ضیاء آبادی" برچسب ها : اهل بیت علیهم السلام
نویسنده مهدی رهبرزارع در یکشنبه 86/11/28 | نظر
از دیرباز در میان یهودیان کسانی در این آرزو بودند که قوم بنی اسرائیل استقلال سیاسی خود را باز یابد. لذا تورات که مسیحیان آن را "عهد عتیق" می نامند، از تاریخ قوم یهود و انتظار دور و دراز آنان برای آمدن مسیح موعود حکایت می کند. این " رهاننده " که همه از دیر زمان در آرزوی آمدنش بودند، " مسیح " یا " مسیحا " نامیده می شد؛ یعنی " برگزیده ی خدا ". مسیح در زبان عبری "ماشیح" است و آن استعاره از پادشاه است. در قوم بنی اسرائیل، روغن مقدس همانند تاج بر سر نهادن و شمشیر بر کمر بستن، از تشریفات پادشاهی بود. لذا هنگامی که کسی را در بنی اسرائیل به سلطنت بر می گزیدند، کاهن او را به روغن مقدس مسح می کرد. از این رو در بنی اسرائیل هر پادشاه و بزرگی را مسیح می گفتند. سر انجام پس از سالها انتظار، خداوند مریم را بر جهانیان برگزید و فرزندی به نام عیسی (علیه السلام) به او عطا کرد، که به پیامبری برگزیده شد. عیسی (علیه السلام) با معجزاتش نشان داد که رسولی برای رستگاری بشر است. بر خلاف دیدی که یهودیان داشتند، بی شک مسیحیت یک دین است، چرا که داعیه دارد که آدمی را به خداوند پیوند می دهد. گفتنی است که همگی پیامبران، نبوت انبیای پیش از خود را تصدیق می کردند، لیکن پاره ای از آنها ناسخ دین پیامبر پیش از خود بوده اند. اما مسیح (علیه السلام) ناسخ تورات نبود، بلکه آن را قبول داشت و آن را تصدیق کرد. وی در حقیقت اصلاح کننده و تغییر دهنده ی برخی از احکام دین حضرت موسی (علیه السلام) بود. به عنوان مثال او برخی از چیزهای پاکیزه را که به مقتضای عصر حضرت موسی (علیه السلام) بر بنی اسرائیل حرام شده بود، برای آنان حلال کرد. بر این اساس است که مسیحیان منکر نبوت حضرت موسی (علیه السلام) نیستند و به کتاب مقدس یهود نیز احترام می گذارند. اما یهودیان درباره مسیحیت این گونه نمی اندیشند. زیرا در هنگام تولد مسیح، یهودیان تهمت های فراوانی به مریم وارد ساختتند. آنان بهتان ها و نسبت های ناروایی درباره ی او رواج دادند که گویی او زنی آلوده دامن است! اما در این راستا، نگاه مسیحیان به عیسی(علیه السلام)، نگاه خاصی است. شخص عیسی مسیح که بنیانگذار مسیحیت است، به انگار مسیحیان خدایی است که اراده کرده تا مانند یک انسان در روی زمین و در میان انسانها زندگی کند. (1) در این میان، قرآن کریم با دیدگاه متفاوتی به موضوع می نگرد. قرآن اتهام زشت یهودیان به حضرت مریم را " بهتانی عظیم " قلمداد می کند و سخت به نکوهش یهودیان می پردازد و می فرماید: "به سبب کفر ایشان و آن تهمت بزرگ که به مریم زدندند، آنان را به عقوبت گرفتار می کنیم." (2) اما واقعیت دیگری نیز در قرآن آمده است و آن، اشارتهایی است که نشان می دهد عیسی (علیه السلام) خود را بنده ی خداوند می دانست و بر نفی الوهیت خویش پای می فشرد و مردم را از پرستش خود باز می داشت و به عبادت خداوند ترغیب می کرد: - "گفت من بنده ی خداوند هستم" (3) - "در حقیقت خداوند پروردگار من و شماست، پس او را بپرستید." (4) - "به آنان چیزی جز آنچه به من فرمان داده ای نگفته ام که خداوند را که پروردگار من و پروردگار شماست بپرستید و تا هنگامی که در میان آنان بودم بر آنان گواه بودم و چون روح مرا گرفتی تو خود نگهبان آنان بودی و تو بر همه چیز شاهدی." (5) از این آیات چنین بر می آید که چه بسا زمزمه الوهیت مسیح در زمان رسالت خود او نیز شنیده شده و عیسی (علیه السلام) خود به مقابله با آن پرداخته است. در راستای محتوای قرآن کریم، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز نگاه اسلام را به دیدگاه مسیحیت و یهودیان، این گونه توصیف می کنند: "درباره ی مسیح (علیه السلام) دو گروه هلاک شدند: گروه اول یهود که او را دشمن گرفتند تا جایی که به او بهتان زدند و گروه دوم نصارا که آنقدر به او دوستی ورزیدند که او را خدا قرار دادند." (6) در پایان آنچه مهم است، این است که ما انسان ها برای رسیدن به جامعه ای مترقی و پیشرفته می بایست به حقوق هم احترام بگذاریم.(7) اما زندگی مسالمت آمیز بین پیروان ادیان الهی و حتی مکاتب مختلف بشری نباید مانع از بررسی عمیق و موشکافانه ی اعتقادات و افکار مختلف شود. لذاست که باید برای یافتن جواب پرسشهای خود، به مطالعه و تحقیق پیرامون این گونه باورها بپردازیم و یقینا یاری حقیقت جویان راستین، وعده قطعی خدا است.
" بر گرفته از کتاب "اسلام آیین برگزیده"، تالیف: علیرضا مسجد جامعی " برچسب ها : اهل بیت علیهم السلام
نویسنده مهدی رهبرزارع در یکشنبه 86/11/28 | نظر
جمعیت در صحرای خارج مکه موج می زند و شهر مقدس مکه خالی می شود. ناگهان سروش غیبی بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرود می آید و آیه کریمه را - که حاوی فرمانی قاطع است- بر واپسین پیامبر آسمانی می خواند: " ای پیامبر! آنچه را که از طرف خدا بر تو نازل شده است به مردم ابلاغ کن. اگر این کار را نکنی، چنان است که اصلا رسالت را به مردم نرسانده باشی. (بیم نداشته باش) که خداوند تو را از شر مردم نگاه خواهد داشت... "(1) دقت در محتوای این آیه، این نکته را آشکار می کند که حقیقتی که اینک فرمان ابلاغ آن به پیامبر نازل می شود، پیشتر به آن حضرت عرضه شده بود؛ زیرا آیه می فرماید: "آنچه را که از طرف خدا بر تو نازل شده است....". پس چرا آن حضرت پیام دریافت شده را قبلا ابلاغ نفرموده بود؟ به یقین می دانیم که رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در وظیفه خویش سهل انگاری و تسامح نمی نمود. پس تأخیر در ابلاغ، برای آن است که این پیام بسیار خطیر و مهم بوده است؛ آنچنان که از ذیل آیه که می فرماید: "خدا تو را از شر مردم نگاه می دارد."، این موضوع مشخص می شود. لذا آن حضرت مصلحت اندیشانه به دنبال فرصت و زمینه مناسبی بودند. اما اکنون با نزول این آیه، فرمان ابلاغ فوری به حضرتش رسیده است. اما مطلب به همین جا خلاصه نمی شود. این حقیقت به اندازه ای عظیم و پر ارزش است که اگر نادیده گرفته شود، گوئی اصل رسالت انجام نشده و یا تباه شده است. واقعا این حقیقت بزرگ، چیست؟ آیا می تواند این حقیقت عظیم یک یا چند حکم عملی باشد؟ اگر یک یا چند حکم عملی ابلاغ نشود، فقط جزئی از رسالت از بین می رود نه کل رسالت! پس باید آن چیز مربوط به حفظ رسالت و تداوم آن و نگهدارنده آن از انحراف و کجروی باشد. در آخر آیه، خداوند پیامبر خویش را وعده می دهد که او را از شر مردم و دشمنان حفظ کند.(2) واقعا مگر آنچه که باید ابلاغ شود چیست که این چنین خطر آفرین است؟ پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آیه و سلم) در گذشته حکم زکات، حکم جهاد و تبری از خویشاوندان مشرک را ابلاغ فرمودند، ولی آن حضرت در هیچ یک از آن احکام دشوار، احتمال رویاروئی با خطر معارضه را ندادند. اکنون این چه حکمی است که پیامبر در ابلاغ آن منتظر فرصت مناسب است؟ باید سخن درباره موضوعی باشد که دشمنان به آن چشم طمع دوخته اند و با این ابلاغ، طمع کاران مأیوس شده و منافعشان به خطر می افتد. اگر خوب دقت کنیم، آیات قرآن کریم و صفحات تاریخ، پاسخ گوی ما خواهد بود. آنگونه که قرآن کریم بیان می کند، عده از منافقان و مشرکان با خود می گفتند که محمد پسری ندارد تا به جانشینی گذارد. لذا در انتظار از دنیا رفتن آن حضرت بودند(3) و به خود نوید می دادند که این دین با درگذشت آورنده اش از بین خواهد رفت. حتی عده ای از منافقین که در آرزوی آن بودند که روزی بتوانند به اصطلاح خود "حکومت" را به دست گیرند. لذا برای آنکه سریعتر بتوانند به هدفشان برسند، توطئه قتل پیامبر در "لیلة العقبه" را ساماندهی کردند؛ اما خداوند پیامبرش را حفظ نمود و توطئه واقع نشد.(4) لذا اگر خوب بیاندیشیم، این حقیقت بزرگ که ابلاغ آن خطر رویاروئی دشمنان را دارد، چیزی جز اعلام و معرفی جانشین پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) - که غدیر عهده دار آن است- نمی تواند باشد. تمامی جاه طلبان خود پرست، به احراز این مقام چشم طمع دوخته بودند. لذا اگر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) چنین کسی را به حکم خداوند در این مقام منصوب کند، منافع و خواسته های کسانی که سودای تکیه زدن بر جای آن حضرت را در سر داشتند، به خطر می افتد. از سوی دیگر اگر این ولی شایسته تعیین نشود، یا پیامبر ابلاغ و اعلام نکند، اسلام بی مجری و نگهبان می ماند و از بین می رود. در نتیجه عدم ابلاغ خلیفه معین شده از جانب خدا به مردم، حکم عدم ابلاغ اصل رسالت را پیدا می کند؛ چرا که با چنین وضعیتی اسلام از بین رفتنی و ضایع شدنی خواهد بود. لذا به امر الهی ندای رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در وادی غدیر خم و در جمع مسلمانان طنین انداز گشت که :
"هر که را من مولای او بوده ام، اینک این علی مولا خواهد بود. " (5)
(برگرفته از کتاب "اندیشه هائی استوار در شناخت باورهای اعتقادی"، تألیف مرحوم آیت الله سید محمد موسوی نوری) برچسب ها : اهل بیت علیهم السلام
نویسنده مهدی رهبرزارع در یکشنبه 86/11/28 | نظر
چه بسا برای بسیاری از ما پیش آمده باشد ... بعضی وقتها شرایط آنچنان برای برخی سخت می شود که دیگر زندگی پیش چشمشان تیره و تار می گردد. در این گونه موارد عکس العمل بسیاری از افراد، آرزوی مرگ است. اما آیا مرگ به خودی خود، امری مطلوب است و موفقیت به شمار می آید؟ می دانیم که مکتبهائی در جهان بوده اند (و شاید الان هم باشند) که رابطه انسان را با جهان و به تعبیر دیگر رابطه روح را با بدن، از نوع رابطه زندانی با زندان و رابطه مرغ با قفس می دانسته اند. طبیعتا از نظر این مکتبها، مردن خلاصی و آزادی است و خودکشی نیز مجاز می باشد.(1) طبق این نظریه، ارزش مرگ، ارزشی مثبت است. لذا مرگ برای هر کس باید امر مطلوبی باشد و مرگ هیچ کس تأسف ندارد؛ چرا که آزادی از زندان و شکسته شدن قفس تأسف ندارد، بلکه جای شادی دارد. نظریه دیگر اینست که مرگ، عدم و نیستی است، فنای کامل است،" نابودی" است و بر عکس آن، زندگی، وجود و هستی است. لذا زندگی هر چه باشد و به هر شکل که باشد بر مرگ ترجیح دارد؛ چرا که بدیهی است هستی بر نیستی و بودن بر نبودن، ترجیح دارد.(2) نظریه دیگر این است که مرگ، نیستی و نابودی نیست، بلکه انتقال از جهانی به جهانی دیگر است، اما رابطه انسان با جهان و رابطه روح با بدن از نوع رابطه زندانی با زندان و مرغ با قفس نیست، بلکه از نوع رابطه دانشجو با دانشگاه است. درست است که دانشجو از خانه و معاشرت با دوستان و احیانا از وطن دور افتاده و در فضای محدود دانشگاه به تحصیل مشغول است، ولی راه زندگی سعادتمندانه در جامعه را گذراندن موفقیت آمیز دوره دانشگاه می داند. رابطه دنیا با آخرت و رابطه روح با بدن، چنین رابطه ای است. لذا مردمی که جهان بینی شان درباره رابطه انسان و جهان این گونه است، اگر عملا توفیقی به دست نیاورده باشند و عمر خود را به بطالت و تباهی و کارهای مستحق کیفر گذرانده باشند، بدیهی است که مرگ به هیچ وجه برایشان امری محبوب و مطلوب و مورد آرزو نیست، بلکه منفور و ترسناک است. این افراد از مرگ می ترسند، زیرا از خود و کرده های خود می ترسند. اما اگر کسی جهان بینی اش این گونه باشد و در عمل نیز موفق باشد، مانند دانشجوئی است که پیوسته تحصیل کرده است. بدیهی است که چنین دانشجوئی آرزوی بازگشت به وطن را دارد و دلش برای وطن و برای خویشان و دوستانش می طپد. اما این دانشجو در عین اینکه آرزوی بازگشت به وطن مانند آتشی در درونش شعله می کشد، با آن مبارزه می کند، زیرا نمی خواهد تحصیلش را نیمه تمام بگذارد. اولیاء خدا به منزله همان دانشجوی موفقند که انتقال به جهان دیگر که نامش مرگ است، برای آنها یک آرزو است،(3) آرزوئی که لحظه ای قرار برای آنها باقی نمی گذارد. در عین حال اولیاء خدا هرگز به استقبال مرگ نمی روند، زیرا می دانند تنها فرصت کار و عمل و تکامل، همین چیزی است که نامش را عمر گذاشته ایم. می دانند هر چه بیشتر بمانند، بهتر کمالات انسانی را طی می کنند، لذا بکلی با مرگ مبارزه می کنند و از خداوند متعال همواره طول عمر طلب می کنند. اما اولیاء خدا در دو مورد است که از خواستن طول عمر صرف نظر می کنند. یکی شهادت است. اولیاء خدا مرگ به صورت شهادت را بدون هیچ شرطی از خدا طلب می کنند؛ زیرا شهادت هر دو خصلت را دارد، هم عمل و هم تکامل است. دومین مورد، آنگاه است که احساس کنند وضعی دارند که دیگر هر چه بیشتر بمانند، نه تنها توفیق بیشتری در طاعت نمی یابند، بلکه بر عکس به جای تکامل، تناقص می یابند. این منطق و این گونه نگریستن به مرگ را امام علی بن الحسین (علیه السلام) در عبارتی کوتاه، اما عمیق و ژرف از دعای مکارم الاخلاق به ما می آموزند. آن حضرت این گونه با خدای خویش به نجوا می نشینند: " خدایا! مرا عمر عطا کن تا هنگامی که عمرم صرف اطاعت بشود، (اما) اگر بناست که زندگیم چراگاه شیطان گردد، مرا هر چه زودتر به سوی خود ببر."(4)
حال به راستی من و تو چگونه به مرگ می نگریم؟
(برگرفته از مقاله "شهید"، تألیف شهید مرتضی مطهری (با اندکی تصرف و تلخیص)) برچسب ها : اهل بیت علیهم السلام
نویسنده مهدی رهبرزارع در یکشنبه 86/11/28 | نظر
اگر تاریخ سراسر عبرت جهان را بررسى کنیم و درباره سرنوشت فرعونها، نمرودها، کسراها، خاقانها و قیصرها و سرانجام کار هریک کمى مطالعه کنیم، متوجه می شویم پیروزى هاى زودگذر جهان چیزى نیست که بتوان بر آن تکیه کرد و آن را نشانه بزرگى شمرد.
اگر سرى به بیمارستانها بزنیم و افراد نیرومند و قوى پیکرى را که بر اثر یک حادثه یا یک بیمارى به روى تخت بیمارستان افتاده اند و قدرت بر حرکت ندارند، مشاهده کنیم، خواهیم دانست که قوت و قدرت جسمانى چیزى نیست که انسان به آن فخر کند.
اگر به ثروتمندان معروفى که با دگرگونى مختصر در وضع اقتصادى دنیا گرفتار ورشکستگى عظیم شده و بر خاک سیاه نشسته اند بنگریم، خواهیم دید ثروت نیز چیزى نیست که انسان بر آن تکیه کند و به آن فخر نماید.
و اگر به قدرتمندان بزرگى بنگریم که با دگرگونیهاى وضع سیاسى در چند روز به کلى از قدرت سقوط کردند یا پشت میله هاى زندان قرار گرفتند، یا اعدام شدند، خواهیم دانست که قدرت ظاهرى نیز قابل اعتماد نیست...
به زندگی خودمان خوب نگاه کنیم. آدمی در ابتداى تولد نوزادى بسیار ضعیف و ناتوان است که قدرت بر کمترین کارى ندارد و حتى نمى تواند آب دهانش را به کمک لبها حفظ کند. او سرانجام در دوران پیرى چنان ضعیف و ناتوان مى شود که اگر دست و پاى سالمى داشته باشد، براى پیمودن راهی کوتاه، چندین بار باید بنشیند، نفس تازه کند و برخیزد و با قامت خمیده، عصازنان بقیه راه را طى کند. اما اگر دست و پاى سالمی هم نداشته باشد یا گرفتار عوارض پیرى که براى غالب اشخاص پیش مى آید، بشود، باید او را به وسیله چرخ به این طرف و آن طرف ببرند.
بنابر این انسانى که در آغاز، نطفه بى ارزشى بوده و در پایان مردار گندیده اى مى شود، چند روزى که در میان این دو زندگى مى کند، چیزى نیست که به خاطر آن مغرور شود و فخرفروشى نماید.
از همین روست که مولایمان امام محمد باقر(علیه السلام) که سالروز میلادشان را به جشن نشسته ایم، در کلامی می فرمایند:
"از متکبر فخرفروش در شگفتم! او در آغاز از نطفه بى ارزشى آفریده شده و در پایان کار، مردار گندیده اى خواهد بود و در این میان، نمى داند به چه سرنوشتى گرفتار مى شود و با او چه مى کنند."(1)
پس آدمی حقیقتا به چه مى نازد؟ به چه چیز خود افتخار مى کند؟ و به چه واسطه بر دیگران فخر می فروشد؟!
(برگرفته از کتاب "اخلاق در قرآن"، تألیف آیت الله مکارم شیرازی )
برچسب ها : اهل بیت علیهم السلام
نویسنده مهدی رهبرزارع در یکشنبه 86/11/28 | نظر
گاهی برخی از حقیقت ها گسترده تر از آن چیزی هستند که تصورش را می کنیم. لذا چه بسا آگاهی از محدوده وسیع آنها بتواند افقهای جدیدی را پیش رویمان بگشاید. عقل نیز یکی از این مفاهیم است ... همه ما با مفهوم عقل و خرد آشنا هستیم و آنرا یکی از بزرگترین نعمتهای خدا بر خود می دانیم. ولی ما انسانها غالبا محدوده عقل را تنها تشخیص حق از باطل در موضوعات نظری و تئوری بر می شمریم. اما اگر کمی بیشتر در آموزه های دینمان جستجو کنیم، با ابعاد وسیع تری از این مفهوم مواجه می شویم. اهل بیت(علیهم السلام) نه تنها عقل را ابزاری قوی در مسیر معرفت و شناخت می دانند، بلکه مرزهای آن را تا میدان عمل نیز گسترش می دهند و میزان بهره برداری افراد از این موهبت الهی را نحوه زندگی و رفتار عملی آنها معرفی می نمایند ... واقعا اگر کسی از این موهبت الهی برخوردار شد، چگونه زندگی می کند؟ آیا ما هم می توانیم خرد خویش را به سر حد کمال برسانیم؟ حقیقتا چه چیزهائی از فروغ این گوهر الهی می کاهد؟ و ... در همین راستا، امام کاظم (علیه السلام) در روایتی مفصل خطاب به هشام بن حکم(1) افقهای جدیدی را در این خصوص برایمان می گشاند. در این مجال بخشهائی از گفتار آن حضرت را به همراه هم می خوانیم: "اى هشام بن حکم! به راستى خداوند عز و جل به وسیله عقلها، حجتها را بر مردم کامل کرد... هشام! سپس خدا آنان را که تعقل نمى کنند، نکوهش کرده و فرموده "بدترین جنبندگان نزد خدا کر و لالهائى هستند که عقل ندارند(تعقل نمیکنند)."(2) هشام! خداوند پیامبران و رسولانش را بسوی بندگانش نفرستاده جز بدین منظور که به کمک الهی عاقل شوند، پس آن کس دعوت خدا را بهتر پذیرفته که خدا را بهتر شناخته و داناترین ایشان نسبت به کارهای خدائی، عاقل ترین ایشان است و عاقل ترین ایشان، بالاترین مقام را در دنیا و آخرت دارد. هشام! عمل اندک عاقل پذیرفته است و چند برابر می شود و عمل بسیار هواپرست و جاهل، مردود می باشد. هشام! لقمان به پسرش فرمود: در برابر حق تواضع کن تا عاقل ترین مردم باشى...، پسر جان دنیا دریاى ژرفى است که خلقى انبوه در آن غرق شدند، باید کشتى تو در این دریا تقوا باشد، بار آن ایمان، بادبانش توکل، ناخدایش عقل، راهنمایش علم و سکانش صبر. هشام! عاقلان زوائد دنیا را نیز ترک کنند تا چه رسد به گناهان، با آنکه ترک زوائد دنیا فضیلت است و ترک گناه واجب. هشام! امیر المؤمنین(علیه السلام) مى فرمود: خدا با هیچ وسیله اى بهتر از عقل عبادت نشده است و عقل کسى کامل نشود جز آنگاه که خصالى چند داشته باشد: مردم از کفر و شرش ایمن و به رشد و خیرش امیدوار باشند و مازاد مالش را ببخشد و مازاد حرفش را نگه دارد؛ نصیبش از دنیا همان کفاف زندگى باشد و در همه عمر از علم سیر نشود، ذلت در راه خدا را از عزت در مسیر غیر خدا بیشتر دوست بدارد و فروتنى نزد او از سربلندى دوست داشتنی تر باشد؛ نیکى اندک دگران را زیاد شمارد و نیکى بسیار خود را، اندک و همه مردم را بهتر از خود داند و خود را از همه بدتر، و این پایان کار است. هشام! هر که توانگرى بى مال و راحتی قلب از حسد و سلامت دین خواهد، باید متضرعانه از خدا درخواست کند که عقلش را کامل کند، چرا که هر کس عقل دارد، به حد کفاف بسازد و هر که به مقدار کفایت قناعت نماید، بى نیاز شود و هر که به مقدار کفایت قناعت ننماید، هیچوقت بى نیاز نگردد. هشام! هر که سه چیز را بر سه چیز مسلط کند، گوئى هوای نفسش را بر ویران کردن عقلش کمک کرده است: آن که نور فکرش را با آرزوى دور و دراز تاریک سازد و گفتارهاى نغز و حکیمانه اش را با سخنان بیهوده محو کند و پرتو عبرتش را با شهوتهای نفسانیش خاموش نماید و هر که عقلش را ویران کند دین و دنیایش را تباه ساخته است. هشام! همه مردم اختران را مى بینند، ولى جز آنها که از مسیرها و منازل آنها خبر دارند، کس بوسیله آنها راه خود را نیابد، شما نیز حکمت را مى آموزید، ولى جز آنان که به آن عمل کنند، کسى بدان هدایت نشود."
" برگرفته از کتاب اصول کافی، کتاب العقل و الجهل، تألیف: ثقة الاسلام محمد بن یعقوب کلینی(ره) " برچسب ها : اهل بیت علیهم السلام
نویسنده مهدی رهبرزارع در یکشنبه 86/11/28 | نظر
1. معنای زهد؛ 2. لازمه زهد؛ 3. تضاد حب خدا با حب دنیا؛ 4. قساوت قلب عاشق دنیا؛ 5. زهد به دنیا، عشق به خدا
مقدمه آن نیز این چنین است:
گویند که هر چیزی را به ضد آن میشناسند. عشق به خدا داشتن یعنی به غیر خدا عشق نداشتن. چیزی که از آن به «زهد» تعبیر میکنند. زهد یعنی بی رغبتی به دنیا. کسی که عاشق خداست، حرص و طمع به دنیا ندارد. به راحتی میتواند، هرگاه که بخواهد، مال و جاه و شهرت و هرچیز دنیایی را از خود دور کند؛ اما آنان که عاشق خدا نیستند و به دنیا عشق میورزند، دنیا به بند جگرشان وصل است. دوست دارند، جانشان را بدهند؛ اما مالشان را ندهند و پست و مقامشان را رها نکنند. برای کسب مال و پست و مقام حاضرند، هرکاری را انجام دهند: آبرو ببرند. افتراء ببندند. اسراف کنند. تقلب کنند و هر کاری دیگر. برچسب ها : اهل بیت علیهم السلام
نویسنده مهدی رهبرزارع در جمعه 86/11/26 | نظر
آخرین آهنگ سامی یوسف با عنوان " اسماء الحسنی" [7645 کلیک] همراه با ذکر شریف الهم صل علی محمد و آل محمد موسیقی تیراژ پایانی سریال "یک وجب خاک" با صدای مجید اخشابی [1176 کلیک] موسیقی تیراژ پایانی سریال " میوه ممنوعه " با صدای احسان خواجه امیری [4783 کلیک] موسیقی تیراژ ابتدای سریال اغماء (بیکلام) با آهنگ سازی، کارن همایون فر [1007 کلیک] موسیقی تیراژ پایانی سریال " اغماء " با صدای مرتضی اسکندری [713 کلیک] شعر "از خون جوانان وطن لاله دمیده" با صدای پرویز پرستویی [715 کلیک] موسیقی تیتراژ پایانی سریال "شکرانه" با صدای محمد اصفهانی [13827 کلیک] مدت: 3:26 با حجم 532 کیلوبایت آهنگ "مادر" با صدای سامی یوسف (فقط بخش فارسی) [1725 کلیک] آهنگ "مادر" با صدای سامی یوسف، به زبان انگلیسی - فارسی [6779 کلیک] گریه کردم ، مثل ابرها، شد دل من جای غصهها، بی تو مادر، رسول خدا گفت، بهشت زیر پای توست، بخواب مادر... آهنگ شهر خدا(در مدح امام رضا(ع) ) با صدای علیرضا عصار [2500 کلیک] آهنگ تیراژ پایانی سریال "مدار صفر درجه" ، با صدای علی قربانی [20380 کلیک] اولین سرود ملی ایران -:- نام جاوید وطن ، صبح امید وطن ، چهره کن در آسمان ، همچو مهر جاودان اجرای جدید توسط ارکستر ملل ایران [3762 کلیک] آهنگ سریال تلوزیونی وفا، با صدای محمد اصفهانی [7833 کلیک] آهنگ حماسی خلبانان - حمله ور شد ارتش خلق ایران ، سوی دشمن از زمین و آسمان [1136 کلیک] موسیقی فیلم "میم مثل مادر" به یاد هنرمند متعهد ایران اسلامی، شادروان رسول ملاقلی پور [5476 کلیک] برای اولین بار - هرچی آرزوی خوبه مال تو ، هرچی که خاطره داری مال من -:- احسان خواجه امیری [16711 کلیک] آهنگ تیتراژ پایانی سریال معصومیت از دست رفته با صدای محمد اصفهانی [5045 کلیک] مادر - Mother -:- سامی یوسف [950 کلیک] امت من... - My ommat -:- سامی یوسف [6619 کلیک] موسیقی سریال امام رضا(علیه السلام) با صدای محمد اصفهانی [12299 کلیک] به یاد شهیدان -:- با صدای فریدون [1116 کلیک] عطر شقایق -:- آلبوم صیاد با صدای علیرضا افتخاری [833 کلیک] صیاد -:- آلبوم صیاد با صدای علیرضا افتخاری [2870 کلیک] شبهای انتظار -:- آلبوم صیاد با صدای علیرضا افتخاری [462 کلیک] روزی تو خواهی آمد -:- آلبوم تنها ماندم با صدای محمد اصفهانی [3185 کلیک] فریاد -:- آلبوم تنها ماندم با صدای محمد اصفهانی [314 کلیک] تنها ماندم... -:- آلبوم تنها ماندم با صدای محمد اصفهانی [3233 کلیک] حسبی ربّی - سامی یوسف Hasbi Rabbi - Sami Yusuf [3292 کلیک] المعلم - سامی یوسف Almu"llim - Sami Yusuf [895 کلیک] موسیقی تیراژ پایانی سریال زیر زمین با صدای احسان خواجه امیری [478 کلیک] موسیقی تیراژ پایانی سریال آخرین گناه [1353 کلیک] من غریب خلوت تنهایی ام [405 کلیک] سامی یوسف - اللهم صل علی سیدنا محمدِ النبی الامی ِ [1508 کلیک] موسیقی تیتراژ آخر سریال، اولین شب آرامش -:- خواننده: مهران زاهدی [3659 کلیک] ای عاشقان من از کجا، عشق از کجا -:- همایون شجریان [338 کلیک] سرودهای حماسی حزب الله لبنان – شماره 1 [996 کلیک] سرودهای حماسی حزب الله لبنان – شماره 2 [816 کلیک] سرودهای حماسی حزب الله لبنان – شماره 3 [192 کلیک] سرودهای حماسی حزب الله لبنان – شماره 4 [191 کلیک] یک مسجد وسط دوتا مثلث اسیره ، یک مادر زیر چکمه سیاهی می میره -:- امیر تاجیک [322 کلیک] یاران چه غریبانه، رفتند از این خانه، هم سوخته شمع ما، هم سوخته پروانه -:- (غریبانه1) کویتی پور [826 کلیک] آنقدر در می زنم تا در به رویم وا کنی، رخصت دیدار رویت را به من اعطاء کنی -:- (غریبانه1) کویتی پور [200 کلیک] خدایا خدایا مرا می برند، کجا می برندم کجا می برند -:- (غریبانه2) کویتی پور [256 کلیک] ممد نبودی ببینی، شهر آزاد گشته، خون یارانت پر ثمر گشته -:- (غریبانه2) کویتی پور [355 کلیک] سرود ملی جمهوری اسلامی ایران [214633 کلیک] از غم دوست در این میکده فریاد کشم، دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم -:- محمد اصفهانی [1516 کلیک] کجایید ای شهیدان خدایی بلاجویان دشت کربلایید -:- اجراء ارکستر سمفونیک [356 کلیک] تک نوازی سه تار [8764 کلیک] خاک سرخ - قسمت دوم [1426 کلیک] خیابان خوابها -:- با صدای علیرضا عصار [549 کلیک] آهنگ راز نهفته [598 کلیک] آهنگ خاک سرخ [4960 کلیک] برچسب ها : اهل بیت علیهم السلام
نویسنده مهدی رهبرزارع در شنبه 86/9/24 | نظر
متن کامل قرآن کریم (2) [268 کلیک] قرآن کریم(2) - قابل نصب بر روی تمامی گوشیهای موبایل، Nokia، SonyEricson،... متن کامل قرآن کریم (1) [176 کلیک] قرآن کریم(1) - قابل نصب بر روی تمامی گوشیهای موبایل، Nokia، SonyEricson،... نرم افزار قرآنی مشکاة [536 کلیک] نرم افزار قرآنی مشکاة، شامل متن، ترجمه و تفسیر - قابل نصب بر روی تمامی گوشیهای موبایل، Nokia، SonyEricson،... نرم افزار دیوان حافظ [358 کلیک] متن کامل دیوان حافظ - قابل نصب بر روی تمامی گوشیهای موبایل، Nokia، SonyEricson،... نرم افزار احادیث امام زمان(عج) [331 کلیک] احادیث مربوط به امام زمان(عج) - قابل نصب بر روی تمامی گوشیهای موبایل، Nokia، SonyEricson،... نرم افزار صحیفه سجادیه [273 کلیک] نرم افزار صحیفه سجادیه - قابل نصب بر روی تمامی گوشیهای موبایل، Nokia، SonyEricson،... نرم افزار نهج البلاغه [360 کلیک] نرم افزار نهج البلاغه- قابل نصب بر روی تمامی گوشیهای موبایل، Nokia، SonyEricson،... منتخب مفاتیح الجنان [356 کلیک] منتخب مفتیح الجنان - قابل نصب بر روی تمامی گوشیهای موبایل، Nokia، SonyEricson،... نرم افزار حدیث [185 کلیک] منتخب احادیث حج - قابل نصب بر روی تمامی گوشیهای موبایل، Nokia، SonyEricson،... جمع خوانی ذکر شریفه "اللهم صل علی محمد و آل محمد" به صورت بسیار زیبا به صورت mp3 [1665 کلیک] مدت: 1:23 با حجم: 27/1 مگا بایت فاطمیه - یک گل یاس شکسته ، شاخه هاش از هم گسسته ، باغبون خسته خسته ، کنار گلش نشسته (طول کلیپ 3:29) -:- محمود کریمی [1343 کلیک] فاطمیه - وای از دلم من وای از روی تو یاس کبودم (طول کلیپ 2:51) -:- محمد رضا طاهری [411 کلیک] فاطمیه - وقتی غم روی دلم پا می گذاره آی مدینه ،ازچشمام انگاری بارون می باره آی مدینه (طول کلیپ 2:51) -:- محمد رضا طاهری [297 کلیک] فاطمیه - از آسمون چشمام بارون غم می باره ، چند وقته که دل من روز خوشی نداره (طول کلیپ 3:28) -:- محمد رضا طاهری [274 کلیک] فاطمیه - این صدای هق هق و آه منه وای مادرم ، علی خسته برام قبر می کنه وای مادرم (طول کلیپ 3:29) -:- محمد رضا طاهری [271 کلیک] فاطمیه - آهای مردم دنیا غم عالم همینه ، دست مرد ببندن زنش اینو ببینه مادر... مادر... مادر (طول کلیپ 3:24) -:- عبدالرضا هلالی [513 کلیک] فاطمیه - آتیش گرفته تموم آشیونم ، پشت در خونه پر شده از خونم (طول کلیپ 3:19) -:- محمود کریمی [289 کلیک] فاطمیه - تن مجروح مادری که تو عمق خوابه ، خوشی بچه ها و مادر عین سرابه ، دلا لبریز التهابه... (طول کلیپ 2:25) -:- محمود کریمی [269 کلیک] فاطمیه - یک مادر که چشماشیک ابر بهاره ، یک دختر که چشماش ستاره می باره (طول کلیپ 2:15) -:- محمود کریمی [279 کلیک] بسم جنون، بسم صفا، بسم عشق - صل علی سیدنا اباالفضل(ع) (طول کلیپ 3:27) -:- محمود کریمی [659 کلیک] عمو جون تا تو بودی سر و سامونی داشتیم ، تا تو رفتی دل پرخونی داشتیم -:- محمود کریمی طول کلیپ 4:52 [210 کلیک] عطش عشق - درددلی با امام حسین (علیه السلام) -:- حمید رضا علیمی طول کلیپ 4:48 [283 کلیک] ای وای من جان بر لبم ، من وارث غم زینبم ، گریه شده روز و شبم -:- مهدی مختاری طول کلیپ 4:05 [159 کلیک] بچه شیعهها بازم محرمه ، دیگه شادی رفته نوبت غمه -:- مهدی سلحشور طول کلیپ: 3:48 [280 کلیک] آخر یک روز مهدی(عج) برات حرم میسازه ، حرم برای تو شه کرم میسازه -:- حمیدرضا علیمی طول کلیپ 3:43 [372 کلیک] زمونه - جواد مقدم طول کلیپ 3:28 [269 کلیک] حسین ای عشق دنیای دیونه ، حسین می نوشم کنج این میخونه -:- عبدالرضا هلالی - طول کیلیپ 3:04 [99 کلیک] درد دلی با امام حسین(علیه السلام) -:- حمیدرضا علیمی - طول کیلیپ 2:33 [159 کلیک] درد دلی با امام زمان(عجل الله فرجه) -:- حمیدرضا علیمی - طول کلیپ 2:25 [247 کلیک] برچسب ها : اهل بیت علیهم السلام
نویسنده مهدی رهبرزارع در شنبه 86/9/24 | نظر
سلسله مباحث دکترینولوژی (دوره جدید) جلسه هفتم ، بخش دوم - درآمدی بر طرح تطبیقی کلبه کرامت و کلبه دیجیتالی -:- دکتر حسن عباسی 10 اسفند 1385 [262 کلیک] سلسله مباحث دکترینولوژی (دوره جدید) جلسه هفتم ، بخش اول - درآمدی بر طرح تطبیقی کلبه کرامت و کلبه دیجیتالی -:- دکتر حسن عباسی 10 اسفند 1385 [163 کلیک] سلسله مباحث دکترینولوژی (دوره جدید) تصاویر مربوط به جلسه هفتم [110 کلیک] سلسله مباحث دکترینولوژی (دوره جدید) جلسه ششم ، بخش دوم - انطباق طرح استراتژیک با فلسفه -:- دکتر حسن عباسی 3 اسفند 1385 [108 کلیک] سلسله مباحث دکترینولوژی (دوره جدید) جلسه ششم ، بخش اول - انطباق طرح استراتژیک با فلسفه -:- دکتر حسن عباسی 3 اسفند 1385 [106 کلیک] سلسله مباحث دکترینولوژی (دوره جدید) تصاویر مربوط به جلسه ششم [80 کلیک] سلسله مباحث دکترینولوژی (دوره جدید) جلسه پنجم ، بخش دوم - درآمدی بر طرح تطبیقی استراتژیک مدرنیسم و اسلام -:- دکتر حسن عباسی 3 اسفند 1385 [106 کلیک] سلسله مباحث دکترینولوژی (دوره جدید) جلسه پنجم ، بخش اول - درآمدی بر طرح تطبیقی استراتژیک مدرنیسم و اسلام -:- دکتر حسن عباسی 3 اسفند 1385 [107 کلیک] سلسله مباحث دکترینولوژی (دوره جدید) تصویر مربوط به جلسه پنجم [93 کلیک] سلسله مباحث دکترینولوژی (دوره جدید) جلسه چهارم ، بخش دوم - درآمدی بر درخت فلسفه -:- دکتر حسن عباسی 12 بهمن 1385 [112 کلیک] سلسله مباحث دکترینولوژی (دوره جدید) جلسه چهارم ، بخش اول - درآمدی بر درخت فلسفه -:- دکتر حسن عباسی 12 بهمن 1385 [111 کلیک] سلسله مباحث دکترینولوژی (دوره جدید) جلسه سوم ، بخش دوم - انطباق چاره و سیاست در تصمیم و اجرا -:- دکتر حسن عباسی 12 بهمن 1385 [112 کلیک] سلسله مباحث دکترینولوژی (دوره جدید) جلسه سوم ، بخش اول - انطباق چاره و سیاست در تصمیم و اجرا -:- دکتر حسن عباسی 12 بهمن 1385 [114 کلیک] سلسله مباحث دکترینولوژی (دوره جدید) جلسه دوم ، بخش دوم - مبانی تصمیم سازی و چاره سازی و هستی شناسی تصمیم و تدبیر - -:- دکتر حسن عباسی 5 بهمن 1385 [104 کلیک] سلسله مباحث دکترینولوژی (دوره جدید) جلسه دوم ، بخش اول - مبانی تصمیم سازی و چاره سازی و هستی شناسی تصمیم و تدبیر - -:- دکتر حسن عباسی 5 بهمن 1385 [131 کلیک] سلسله مباحث دکترینولوژی (دوره جدید) جلسه اول ، بخش دوم - درآمدی بر سیاست گذاری، تصمیم سازی و چاره اندیشی -:- دکتر حسن عباسی 5 بهمن 1385 [211 کلیک] سلسله مباحث دکترینولوژی (دوره جدید) جلسه اول ، بخش اول - درآمدی بر سیاست گذاری، تصمیم سازی و چاره اندیشی -:- دکتر حسن عباسی 5 بهمن 1385 [167 کلیک] جهنم با گل طلایی(بررسی امکان ، چگونگی و نتیجه حمله آمریکا و اسرائیل به ایران) -:- دکتر حسن عباسی بهمن 1385 - بخش سوم [210 کلیک] جهنم با گل طلایی(بررسی امکان ، چگونگی و نتیجه حمله آمریکا و اسرائیل به ایران) -:- دکتر حسن عباسی بهمن 1385 - بخش دوم [194 کلیک] ما مَرد جنگیم...(بخش اول) -:- حاج سعید قاسمی [219 کلیک] ما مَرد جنگیم...(بخش دوم) -:- حاج سعید قاسمی [487 کلیک] ما مَرد جنگیم...(بخش سوم) -:- حاج سعید قاسمی [507 کلیک] دکترین مهدویت(2) و گزاره های علمی آخر الزمان - بخش اول - 24 اردیبهشت 1382 -:- دکتر حسن عباسی [150 کلیک] دکترین مهدویت(2) و گزاره های علمی آخر الزمان – بخش دوم - 24 اردیبهشت 1382 -:- دکتر حسن عباسی [103 کلیک] دکترین مهدویت(1) - بخش دوم - 17 اردیبهشت 1382 -:- دکتر حسن عباسی [105 کلیک] دکترین مهدویت(1) - بخش اول - 17 اردیبهشت 1382 -:- دکتر حسن عباسی [99 کلیک] از کابالا تا آرماگدون، عرفان یهود و شیطان پرستی(بخش اول) -:- دکتر حسن عباسی [182 کلیک] از کابالا تا آرماگدون، عرفان یهود و شیطان پرستی(بخش دوم) -:- دکتر حسن عباسی [131 کلیک] از کابالا تا آرماگدون، عرفان یهود و شیطان پرستی(بخش سوم) -:- دکتر حسن عباسی [104 کلیک] از کابالا تا آرماگدون، عرفان یهود و شیطان پرستی(بخش چهارم) -:- دکتر حسن عباسی [104 کلیک] از کابالا تا آرماگدون، عرفان یهود و شیطان پرستی(بخش پنجم) -:- دکتر حسن عباسی [94 کلیک] برچسب ها : اهل بیت علیهم السلام
نویسنده مهدی رهبرزارع در شنبه 86/9/24 | نظر
طراحی و کدنویسی قالب : علیرضاحقیقت - ثامن تم Web Template By : Samentheme.ir |
آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه
طراح قالب
|